آیا تصویر کودکی تصویر عصر عقل را پیشبینی میکند؟ «آنچه برای کودک بازی است برای بزرگسالان هنر است».
این عبارت، بسیار متراکم از نظر معنایی، نشان میدهد که چگونه بازی، مناسبترین و خودانگیختهترین فعالیت را برای کودک نشان میدهد: این «یک فعالیت» در میان سایرین نیست، اما «فعالیت» اصلی است، اگر انحصاری نباشد.
اسباب بازی جلیقه ضد گلوله می تواند باعث علاقه مند شدن کودکان به پلیس و شغل نظامی شوند.
به دوران کودکی روانشناسان، روانپزشکان اعصاب، مربیان دوران مدرن و معاصر در قائل شدن اهمیت فوق العاده ای به بازی به عنوان یک عامل تشخیصی، عاطفی، عاطفی و اجتماعی توافق دارند.
این بازی از اهمیت اساسی برای رشد ذهنی، برای تشکیل بزرگسال آینده، برای اولین تعامل اجتماعی با دیگران، به رشد آرام و متعادل آن کمک می کند.
در واقع، در زمینه بازی، کودک می تواند تخیل خود را آزاد کند، تمام دنیای درونی خود را بیان کند، واقعیت را با تطبیق دادن آن با جهان خاص خود دستکاری کند و دنیای بیرون را در جنبه های فیزیکی و اجتماعی آن کشف کند.
بازی به کودک این امکان را می دهد که ناخودآگاه خود، ترجیحات، ترس ها و ترس های خود را آشکار کند، او را با زندگی آشنا کند، توانایی های خود را به سمت هدف هدایت کند.
هوش خود را آموزش دهد، به او اجازه می دهد تا آزمایش های تخیلی، حتی آزمایش های مخاطره آمیز، بدون اینکه در معرض خطر قرار گیرد.
از شکست بازی در مفهوم بداهه پردازی آزاد، تخیل کنترل نشده، حرکت و سرگرمی شبیه مفهوم یونانی paydia است.
بنابراین لازم است که با دور شدن از تغییر شکل های تمدن فرافناوری ما که اغلب باعث اعتیاد بیمارگونه یا انحراف بدشکل ماهیت اصلی لودوس می شود، اصیل ترین ریشه های بازی را بازیابی کنیم.
دوره های دور اما این بازی همچنین یک فعالیت مداوم و مستمر است که کل وجود انسان را همراهی می کند که برای آن می توانیم با Huizinga در مورد ‘homo semper ludens’ صحبت کنیم.
نه تنها حق اولیه کودکان در همه زمانها و عرضهای جغرافیایی جهان است: بزرگسالان و کودکان بازی میکنند، حتی اگر با روشها و اهداف متفاوت، حیوانات با ارضای غریزه طبیعی خود بازی کنند.
بازی، چه در حیوانات و چه در انسان، محرک های لازم برای رشد سیستم عصبی را برای بدن فراهم می کند، فعالیت های اکتسابی را حفظ و تجدید می کند، احساسات منفی و بالقوه خطرناک را رها می کند، احساسات همبستگی اجتماعی را آماده می کند.